زمان:خیلی روز پیش
مکان: یاهو مسنجر
...
۱: یه کاری واسه م می کنی...
۲: از خدامه!!
۱: من واسه ویولونم آرشه و کاور می خوام... می خوام دنبالش رو بگیرم... وقتی می رم اونور...
۲:اییییییییییییول... آره ... آشنا دارم...فردا...
*********************************
زمان: فردای خیلی روز پیش
مکان:یاهو مسنجر
...
۲:ایول دیگه پس امروز می ریم...
۱: نه بابا...امروز که فوتباله...
**********************************
زمان:چند روز بعد
مکان: وبلاگ ۱
...جمهوری...آرشه...
***********************************
زمان:دیشب
مکان:فرودگاه
- آرمان جان...پس این ویولن چیه..؟ مال سیمینه؟
- آره...اون جا اصلاً وقت نمی کرد بزنه...آوردیمش ایران...
***********************************
زمان:پس پریشب
مکان:فرودگاه
کسی که با دستهای رنگی هم بغلم می کرد از ایران می رود.بعد از چندین ساعت در فرودگاه ماندن.از فرودگاه حالم به هم می خورد.
************************************
زمان:دیروز پس پریشب
مکان:فرودگاه (پرواز داخلی)
- پس چرا وایستادیم جلوی گیت؟؟رفت دیگه! اسکول شدیما...
*************************************
زمان: دیشب
مکان: فرودگاه
رفیق مالیخولیاییم به ایران بر می گردد.بعد از یک ربع در فرودگاه ماندن.کمی با فرودگاه آشتی می کنم.
************************************
زمان: ده روز قبل از تولدم
مکان:فرودگاه
۱ از ایران خواهد رفت. با ویولن سیمین. با آرشه و کاور...بدون این که در فرودگاه باشم...بدون این که...
از فرودگاه حالم به هم می خورد.
پ ن : مکالمات دقیق نیستن...تاریخ ها...کلا دقیق نیست...نمی دونم. غلو نیست اگه بگم بیست بار ویرایشش کردم.
وقتی خوندم یه حسی بهم دست داد..چه بد...
...
فرودگاه ................فرودگاااااااااااااااااا
میشه مگه کسی واسه آدم عزیز باشه و توفرودگاه بهش نرسه و نبینتش؟
.... .... !
وقتی یکی می ره بده وقتی یکی میاد خوب .
میگم خوبه که ۲۰ بار ویرایشش کردی.....اما من با پست اخرت موافقم.