حوزه ی زبان خیلی خوب است
در حوزه ی زبان می توانی کارهایی بکنی که در خواب هم نمی توانی
صلح را به چند قسمت مساوی تقسیم کنی
یک کوچه را بکاری و میوه هاش را بدهی به آدم ها که برگردند
بیایند بنشینند کنارت و قول بدهند که دیگر هیچ وقت نمی روند...
قول ها را از سقف اتاقت آویزان کنی
و هر شب خواب های خوب ببینی
بغلت کنم
بگذارم بیایی زیر رگ گردنم
کنار خدایم دراز بکشی...
آرام بخوابی
beine vaje ha
dar satr satre jomle ha
mito0nam ba to basham
baham berim ta oj
to nakhai beri
man nakham k beri
mishe raha bo0d
mishe yadam bere rafti
mishe fk konam k hasti
ama hamin k gahalmamo ro0 zamin mizaram
mifahmam k hano0z tanham
to nisti
man nakhastam bashi
man asiram to tanha par keshidi..
... قول ها را از سقف اتاقت آویزان کنی ...
قول ها یا غول ها ؟ مساله این است .
-------------------------------------------------------
... بگذارم بیایی زیر رگ گردنم / کنار خدایم دراز بکشی... / آرام بخوابی ...
این چندمیا بار است در طول تاریخ که با از رگ گردن و خدا ، کار کشیده می شود و البته این بار هم خوب از کار درآمده
ماکان
به روزم
با همون شعرا ی کانون +1
کجایی
اون پست قبلی رو ورداشتم و تو نیومدی
خیلی داغون بود .
الان بهتره
بیا داداش
بغلت کنم
بگذارم بیایی زیر رگ گردنم
کنار خدایم دراز بکشی...
آرام بخوابی
سلام. خیلی لذت بردم
خصوصا از این سطر هاش . مرسی
موفق باشی
سلام پسر گل
خوبییییییییییییییییییییییییییییییی؟
هنوزم 4تا ساندویچ می تونی یه جا بخوری؟
لینکت کردم
با سلام.آقای اشکواری ،خیلی خوشحال هستم از اینکه کانونی ها را در این دنیای مجازی نیز
می بینم. به لیست پیوندها نیز اضافه شدید.دعوتید به خوانش یک سروده و نقد آن.
هر چند که اردیبهشت از فروردین غمگین تره ، ولی انقدر هم بد نیست که هر روز ۳۰ فروردین و ببینه آدم ( کی ؟ )
سلام ماکان
من از شعر هات همیشه سر در گم بودم اما این شعر را خیلی دوست دارم و من حالا دارم در حوزه زبان از کارت لذت می برم و شادی ام از خواندن شعرت را با شما تقسیم می کنم به اضافه سطر هایی که آقای محمدزاده و خانم حسینی گفتند لذت بردم
اما باور کن این از حوزه زبان نیست از حوزه دل هستش
من و تو حق داریم
که به اندازه ی ما هم شده
با هم باشیم
فکرشو نکن داداش خوبم
سلام ماکان عزیز
خوبی ؟؟؟
سطر های عالی که بسیار خوب از لبه تیغ بودنشوت به نفع شعر و کشف های تازه کار کشیدی
خوشحالم باز هم شعر خوبی ازت خوندم
ممنونم و همیشه باش
___________________________________
کاش گوزنی بودم
سر و شاخ هایم در اتاق پذیرایی تان
آویزان بود
پدرت
به اینکه ذل زده ام به تو افتخار می کرد
و گاهی به تفنگ شکاری اش
___________________________________
سلام دوست ادیب
به روزم باشعری جدید
[گل]
سلام
«پرنده کوچولو؛ نه پرنده بود! نه کوچولو!»
منتشر شد...
انتشارات «سخن گستر»
(بخش «این روشنای نزدیک»)
سالن ناشران عمومی- راهرو 19- غرفه 6
با این کتاب و چندین کتاب از مجموعه های غزل پست مدرن
در نمایشگاه کتاب امسال
منتظر شماست...
...
به روزم
با چند عکس و یک عالمه تکه شعر
با خبرهایی خوب از نمایشگاه کتاب و معرفی دهها کتاب
با چند حکایت و ماجرای بامزه
و...
به روزم و مثل همیشه منتظر شما
...
به امید دیدار
سلام ماکان جان کشتی نوح در حال حرکت منتظر نظر ارزشمندتنان در کشتی هستم
خبر
خبر
خبر
سلام.
به سامان باشید.
با
معکوس پله هایی که قدم می زنند خوابهایم را...
و
آمدی
با لباسی سپید...
هستم در مجاز.
و بدرود.
مرکز آفرینش های ادبی حوزه هنری برگزار می کند.
______________________________________________________
چهارمین نشست نقد کتاب شعر سوره به بررسی مجموعه شعر «بادبادکهای دیار مادری» سرودۀ اصغر معاذی اختصاص دارد.
در این نشست آقایان عبدالجبار کاکایی و مصطفی محدثی خراسانی به عنوان منتقد حضور خواهند داشت.
این جلسه روز یکشنبه 2 خرداد 89 از ساعت 17 در محل فروشگاه کتاب سوره، واقع در خیابان سمیه – نرسیده به خیابان حافظ - نبش حوزه هنری، برگزار می شود.
از علاقه مندان برای شرکت در این نشست دعوت به عمل می آید.
______________________________________________________
باور نمی کنم!